محمد صادقمحمد صادق، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 21 روز سن داره

سردار کوچک

اولین برخورد با فاطمه خانوم

سلام فاطمه. خاله و عمو مصطفی با هم از در وارد شدند فاطمه توی ساک حمل بود من نشستم پیشش نذاشتم ببرنش توی اتاق میخواستم ببینم این دخترخاله که میگن بالاخره چه شکلیه صورتی پوشیده بود، سفید و سرخ و گرد نکنه که وقتی خاله ها کوچیک میشن و توی ساک مبذارنشون بهش میگن دختر خاله! نمیدونم من از کار این بزرگترها سر در نمیارم اما خودم مطمین شدم چشم و گوش و دست و پا داره جیش هم میکنه!آخه مثل من پوشک داشت انگار دلش رو زیاد فشار دادم که از پیشم بردنش و دیگه نشد اعضای دیگه اش رو وارسی کنم براش بوس پرت کردم مطمینم همبازی خوبی خواهیم شد و من اذیتش نمی کنم!
26 خرداد 1394

بالاخره از کجا سیسمونی بخریم؟

ما به لطف فاطمه خانم (دختر خاله ام رو میگم) داریم مجدد مغازه های بامزه سیسمونی فروشی رو دوباره رصد می کنیم. این بار به عبدل آباد، بهار و جمهوری سر زدیم. در مجموع قیمتها خیلی با هم فرق نداشت. اگر چونه می زدی و تخفیف می گرفتی. برخلاف انتظار که همه میگن بهار گرون تره، اما اگر می تونستی خوب بگردی قیمتهاش از جمهوری و عبدل آباد بهتر در میامد، مثلا کالسکه ای که عبدل آباد بعد از کلی چانه زدن می داد ۳۸۰ توی بهار قیمت کردیم گفت ۳۷۵ بدون اینکه به معامله برسد. بالای پاساژ بیستون که از سمت انقلاب که وارد بهار بشی، می شه اول خیابان، کلی فروشی های بهار بودند که بعضا تک فروشی هم داشتند. اونجا که واقعا عالی بود و خیلی مناسب و بیست سی درصد زیر قیمت ب...
5 خرداد 1394
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به سردار کوچک می باشد